کد مطلب:150377 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:253

تواضع و فروتنی
تربیت مدرسه ی حسینی بر این استوار است كه آدمی هیچ چیز را از خود نبیند و مبتنی بر نگاهی درست به حقیقت هستی و اینكه همه چیز از اوست به تواضع و فروتنی نائل آید و خود را بالاتر و برتر از دیگران نبیند، و با انسانها از سر كرامت ایشان رفتار نماید؛ و تواضع و فروتنی را از پایگاه حفظ كرامت و عزت خویش و به دور از هر گونه حقارت نفس، سپری میان خود و شیطان قرار دهد، چنانكه در آموزشی والا امیرمؤمنان علی (ع) فرموده است:

«و اعتمدوا وضع التذلل علی روسكم، و القاء التعزز تحت اقدامكم، و خلع التكبر من اعناقكم؛ واتخذوا التواضع مسلحه بینكم و بین عدوكم ابلیس و جنوده، فان له من كل امه جنودا و اعوانا، و رجلا و فرسانا.» [1] .

تاج افتخار فروتنی را بر سرهای خویش نهید، و گردنفرازی را به زیر پاهای خود بیفكنید، و رشته ی تكبر را از گردنهایتان فرود آرید، و تواضع را همچون سپری میان خود و دشمن بشمارید: شیطان و سپاهیان او، كه او را در هر ملتی سپاهیان است و یاران و پیادگان و سواران.

آنچه آدمی را از فروافتادن در دام شیطان نگه می دارد و مرز میان انسان بودن و شیطان بودن را مشخص می سازد، تواضع و فروتنی است، زیرا با ظهور خودبینی و خودخواهی، و تكبر و استكبار، آدمی هم سنخ ابلیس می شود و چون او، از مقام والا و از مرتبت بالا رانده می گردد و در پستی فرومی رود و به گردنفرازی و گردنكشی كشیده می شود؛ در حالی كه هر چه تواضع و فروتنی حقیقی در آدمی شكل گیرد، مقام انسانی و مرتبت كمالی آدمی بالاتر می رود و به كمالات انسانی دست می یابد، چنانكه پیامبر اكرم (ص) فرموده است:


«ما تواضع احد الا رفعه الله.» [2] .

هیچ كس تواضع و فروتنی نكرد، مگر اینكه خداوند او را رفعت بخشید.

سیر به سوی كمالات انسانی در بستر تواضع و فروتنی حقیقی حاصل می گردد، چنانكه نعمتهای الهی از روی تواضع و فروتنی به سوی خاك سرازیر می شوند، و جزو وجود آدم زنده دلیر می شوند و عین كمالی والا می گردند.



آب از بالا به پستی در رود

آنگه از پستی به بالا بر رود



گندم از بالا به زیر خاك شد

بعد از آن او خوشه و چالاك شد



دانه ی هر میوه آمد در زمین

بعد از آن سرها برآورد از دفین



اصل نعمتها ز گردون تا به خاك

زیر آمد، شد غذای جان پاك



از تواضع چون ز گردون شد به زیر

گشت جزو آدمی حی دلیر



پس صفات آدمی شد آن جماد

بر فراز عرش پران گشت شاد



كز جهان زنده ز اول آمدیم

باز از پستی سوی بالا شدیم [3] .



سلوك و رفتار حسین (ع) سرشار از جلوه های زیبای تواضع و فروتنی است تا دوستداران او به راه و رسمش تاسی نمایند. روایت شده است كه روزی حسین (ع) بر گروهی از مستمندان گذشت كه سفره ای حقیرانه بر پا كرده بودند و از تكه هایی نان كه در آن گرد آورده بودند می خوردند. چون حسین (ع) را دیدند، او را به همنشینی و هم سفره شدن دعوت كردند. پس آن حضرت درودشان گفت و در كنارشان نشست و با آنان هم غذا شد و فرمود:

«ان الله لا یحب المتكبرین (المستكبرین).»

همانا خداوند گردنفرازان (گردنكشان) را دوست ندارد.

آنگاه به آنان گفت: «شما مرا به خوان میهمانی خود دعوت كردید و من اجابت كردم، آیا دعوت مرا می پذیرید؟» گفتند: «آری، ای فرزند رسول خدا.» پس برخاستند و همراه آن حضرت به منزل او رفتند و حسین (ع) از همسرش رباب خواست تا آنچه در خانه دارند برای آن میهمانان فراهم نماید. [4] .

رفتار حسین (ع) در تمام دوران نهضتش نشان دهنده ی سلوك متواضعانه و فروتنانه ی او


در زندگی است، چنانكه آن حضرت در دعوت عبیدالله بن حر جعفی، زهیر بن قین، و عمر بن سعد به سوی حق و هدایت، این سلوك را به زیبایی تمام نشان داد.

سلوك حسین (ع) در تمام زندگی بیانگر فروتنی و تواضعی است برخاسته از نگاهی توحیدی به عامل و آدمی، و اینكه عزت و بزرگی از آن خداوند است و هر كه هر چه دارد از اوست. اینها آموزشهای والای مدرسه ی علی (ع) است كه حسین (ع) آنها را در زندگی و قیام خود به زیبایی تمام جلوه بخشیده است. امیرمؤمنان علی (ع) فرموده است:

«الحمدلله الذی لبس العز و الكبریاء، و اختارهما لنفسه دون خلقه، و جعلهما حمی و حرما علی غیره، و اصطفاهما لجلاله. و جعل اللعنه علی من نازعه فیهما من عباده. ثم اختبر بذلك ملائكته المقربین، لیمیز المتواضعین منهم من المستكبرین.» [5] .

سپاس خدای را كه لباس عزت و بزرگی در پوشید و آن دو را برای خود گزید، و بر دیگر آفریدگان ممنوع گردانید. آن را خاص خود فرمود و بر دیگران حرام نمود. آن لباس را برگزید چون بزرگی او در سر پرورد. پس فرشتگان مقرب خود را بدان بیازمود، و بدین آزمایش فروتنان را از گردنكشان جدا فرمود.

زندگی صحنه ی ابتلا و آزمون الهی است تا فروتنان و گردنكشان مشخص گردند و باطنها ظهور یابد و هر كه بدانچه می خواهد و شایستگی آن را در خود فراهم می آورد دست یابد؛ و سلوك حسین (ع) میزانی است نیكو در آموختن تواضع و فروتنی و دستیابی به كمالاتی كه در بستر این كمال انسانی تدارك می شود.


[1] نهج البلاغه، خطبه ي 192.

[2] امالي الطوسي، ج 1، ص 56؛ بحارالانوار، ج 75، ص 120.

[3] مثنوي معنوي، دفتر سوم، ص 353.

[4] ترجمه الامام الحسين و مقتله من الطبقات الكبري، ص 39؛ تفسير العياشي، ج 2، ص 257؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 66؛ مختصر تاريخ دمشق، ج 7، ص 129؛ بحارالانوار، ج 44، ص 189؛ تفسير نور الثقلين، ج 3، ص 47.

[5] نهج البلاغه، خطبه ي 192.